۱۳۸۹/۰۲/۲۳

دیالوگ های ماندگار فیلم ها 2

سحر زکریا: همه چی از دور قشنگه حتی آدم ها! نزدیک که می شی گندش در می آد.
تله - سیروس الوند

 عزت اله انتظامی: انقدر تو این شهر خر پیدا می شه که ما پیاده جایی نریم.
دیوانه ای از قفس پرید - احمدرضا معتمدی

مادرا هروقت بمیرن زوده
باغ های کندلوس - ایرج کریمی

علی: تو دانشکده یه بار پرسیدی فلانی چه تیپیه، یادت هست؟ چی بهت گفتم؟
مرتضی: گفتی بلند پروازه.
علی: خوب، کر بودی؟
مرتضی: ورداشته فرم فرستاده به دانشگاه تورنتو، اون الاغام قبولش کردن. پذیرش شو برده سفارت داره ویزا می گیره.
علی: (می خندد) ناکس! شاگر خر خون خودته دیگه...
مرتضی: نخند علی، داره از دستم می ره.
کنعان - مانی حقیقی

یک جا هست که باید وایسی، یک جا هم هست که باید درری. اما خدا نکنه جای این دوتا باهم عوض شه، که دیگه تا آخر عمر بدهکار خودتی...
دندان مار - مسعود کیمیایی

دکتر سپید بخت (رضا کیانیان): من فکر می کردم این ماییم که بی اعتقادیم، ولی نسل شما واقعا دست همه ما رو از پشت بسته.
مژگان (بهناز جعفری): وقتی آینده ای نداری، مثل اینه که خونه ات رو روی آب بسازی... ما یاد گرفتیم که شناگر های خوبی باشیم.
خانه ای روی آب - بهمن فرمان آرا

جلال الدین: عشق سپر بلاست. مادر نگاه عاشق ها رو داره امشب... و امشب امید دیدار یار...
مادر - علی حاتمی

ستاره مشرقی (هانیه توسلی): مامان به این خوشگلی کوفت ات بشه!
 شام آخر - فریدون جیرانی

سید رسول (بهروز وثوقی): نمردیم و گوله هم خوردیم!
گوزن ها - مسعود کیمیایی

حاج کاظم (پرویز پرستویی): تو می دونی گردان بره خط، گروهان برگرده یعنی چی؟ تو می دونی گروهان بره خط، دسته برگرده یعنی چی؟ تو می دونی دسته بره خط، نفر برگرده یعنی چی؟
آژانس شیشه ای - ابراهیم حاتمی کیا

هیچ نظری موجود نیست: